زار در زبان فارسی به معنی آشفته و خراب است، اما در جنوب ایران معنای متفاوتی دارد. زار از خطرناک‌ترین بادهاست. باور بر این است که زارها همگی کافرند و بیشتر از سواحل شرقی آفریقا، مانند زنگبار، سومالی و حبشه، به سمت جنوب ایران آمده‌اند. در آفریقا به این بادها «سار» گفته می‌شود. 
 به عقیده مردمان جنوب، ابتلا به زار هیچ محدودیت سنی ندارد؛ زمانی که زار وارد بدن شخصی می‌شود، او را مریض می‌کند. انواع مختلف زارها ناراحتی‌های مختلفی را ایجاد می‌کنند. در واقع، بیش از ۷۰ نوع زار وجود دارد و کسانی که به آن مبتلا می‌شوند، به نام «فرس زار» یا «مرکب زار» شناخته می‌شوند. درمان ابتدایی معمولاً با مراجعه به طبیب است، اما اگر جواب نگرفتند، فرد بیمار را پیش ملا یا دعانویس می‌برند. اگر باز هم نتیجه‌ای حاصل نشد، مرحله آخر درمان به بابا زار یا ماما زار می‌رسد.

 مراسم زار و بازی‌های آن 


مراسم زار که برای درمان یا به‌اصطلاح «زیر رفتن زار» برگزار می‌شود، توسط بابا زار یا ماما زار و با استفاده از موسیقی و رقص هدایت می‌شود. نحوه برگزاری این مراسم بسته به منطقه جغرافیایی متفاوت است و در استان‌هایی مانند خوزستان، سیستان و بلوچستان، بوشهر و هرمزگان، تفاوت‌های جزئی در نوع آهنگ، نام‌ها و آوازها دیده می‌شود. به‌عنوان‌مثال، در بلوچستان این مراسم «گواتی» نام دارد. «گوات» در زبان بلوچی به معنی باد است و «گواتی» به شخصی گفته می‌شود که به زار گرفتار شده است. کسی که مراسم را هدایت می‌کند، همان‌طور که در هرمزگان به او بابا زار یا ماما زار گفته می‌شود، در بلوچستان «خلیفه» نامیده می‌شود. برای شروع مراسم، بابا یا مامای زار با ساز و دهل‌های مخصوص در مرکز مجلس قرار می‌گیرند. در مجلس زار، آوردن نام خدا، پیامبر و ائمه ممنوع است. بابا یا ماما با دردست‌داشتن چوب خیزران مجلس را آغاز کرده و به خواندن اشعار عربی می‌پردازند. پس از گرم‌شدن مجلس، دیگران هم با آنها همخوانی می‌کنند. مراسم زار معمولاً در فضای باز و به‌صورت نشسته برگزار می‌شود. همهٔ افراد به‌صورت دایره‌ای دور هم جمع می‌شوند و شخص مبتلا در وسط قرار می‌گیرد. فقط بابا یا ماما می‌توانند با زار صحبت کنند و از او می‌پرسند که اهل کجاست، اسمش چیست و چرا این شخص را گرفتار کرده است. زار به زبان خود پاسخ می‌دهد که اهل کجاست و چرا شخص را اسیر کرده است، البته صدای او تغییر کرده و کلفت‌تر از صدای فرد مبتلا خواهد بود. زار ممکن است به زبان عربی، سواحلی یا هندی صحبت کند. بابا یا ماما از زار می‌خواهند که مرکب خود را آزاد کند، اما زار پاسخ می‌دهد که این کار آسان نیست و برای آزادکردن فرد، چیزهایی از جمله طلا یا حتی یک چوب خیزران درخواست می‌کند. پس از برآورده‌شدن خواسته‌های زار، او دیگر به‌عنوان موجودی موذی در بدن فرد باقی نمی‌ماند و شخص مبتلا حال بهتری پیدا می‌کند، هرچند که به عقیده جنوبی‌ها باد زار همیشه در بدن او باقی خواهد ماند.