نعشی و شمال
کوش و سهلی
مطلایی و کری
هر چه باداباد، سینه وا دریا ایدا
سفر بمبی و مالیبار
سفر موگادیشو و زنگبار
چندل، نارگیل، کلنفر (میخک) و ک*رتمبولک (بادامزمینی) شو کرد بار
دیریا ناخواهرن، ضربه ایزدی سلامه،
باکی نینن، از طوفان این ناخدای باتجربه
هر دو بوم سینگارن، هر دو شاهن بارن
رو به سورو نهوندن،
زنون و چولنگون، لو تیو چشم انتظارن
برمیت، پپرمیت، موز و ناریگیل، چاپ کپتان و لنگ مولانا
ویل لندنی، ویل گلی چادر گل پمبه ای، و نعلنج زری، سوغات بمبی،
یادش به خیر، بوی، عطر فنه و گشته، که جاشون شوارد واگرخو وا لهر
یادش به خیر، لنج بادی و روزهای ازدسترفته، قصه ون جاشون از سفر هفتدریا، برگشته
یادش به خیر، یادش به خیر
قصه ونی که دگه از یاد همه رفتند
قصه جهازون بادی که از دیریا برگشتهاند
یادش به خیر
عبدل گلشن سورو
چوک ناخدا یوسف، حاجی بریم، علی مهشاه