اهل هوا - ام‌الصبیان

اشتراک

در باور عامهٔ مردمانِ نواحی مختلف ایران و جهان عرب، «ام‌الصبیان» موجودی موذی و نامرئی است که آن را «باد مخصوص کودکان» می‌نامند. گفته می‌شود این باد از روزهای نخستِ شیرخوارگی تا حدود هفت‌سالگی در کمین کودکان است و بیش از هر چیز به «صدای گریهٔ بچه» حساس است. مردم نقل می‌کنند که ام‌الصبیان هرجا صدای کودکی بلند شود، همان‌جا پدیدار می‌شود و می‌کوشد کودک را در چنگ خود گرفتار کند.

در روایت‌های شفاهی، ام‌الصبیان نه پدر دارد و نه مادر؛ نه نیاز به ساز و دهل دارد و نه آیینی برای حضورش لازم است. او را موجودی «فقیر» اما همیشه در حرکت می‌دانند؛ موجودی که برخلاف دشمنی‌اش، «دوستیِ ویژه‌ای» نسبت به خودِ بچه‌ها دارد و همین دوست‌داشتن عجیب سبب می‌شود که به‌سوی آنان کشیده شود. باور مردم این است که هر کودکی که گرفتار ام‌الصبیان شود، ناگهان «بی‌حال، خشک و همچون جسدی بی‌جان» می‌شود؛ انگار نیروی زندگی از بدنش بیرون رفته باشد.

در بسیاری از روایت‌ها آمده که ام‌الصبیان شب‌ها فعال‌تر است و در مکان‌های خلوت، سایه‌سار دیوارها، اتاق‌های تاریک یا نقاطی که صدای گریهٔ کودک پیچیده باشد، کمین می‌کند. برخلاف دیوها و جن‌های دیگرِ فرهنگ ایرانی که شکل‌وشمایل ترسناک، دندان‌های بلند یا هیکل‌های غول‌آسا دارند، ام‌الصبیان در بیشتر مناطق «نامرئی» یا «به‌صورت سایه‌ای مبهم» توصیف شده و کمتر چهره‌پردازی صریح دارد؛ زیرا مردم معتقدند دیدنِ او برای آدمی ممکن نیست و تنها اثرش بر کودک دیده می‌شود.

برای دور کردن این موجود، مادران و مادربزرگ‌ها معمولاً به دعا، دم‌کردنِ ذکر، آویختن تعویذ یا روشن کردن چراغ در کنار گهواره پناه می‌بردند. برخی مناطق نیز باور داشتند که اگر کودک برای مدتی تنها نماند، ام‌الصبیان به او نزدیک نمی‌شود؛ زیرا می‌گویند این موجود از «حضور آدم بزرگ» گریزان است و تنها بر بچهٔ بی‌پناه دست می‌اندازد.

در حافظهٔ جمعیِ مردم، ام‌الصبیان همچنان یکی از شناخته‌شده‌ترین «بادها» یا «موجودات کودک‌گیر» است؛ موجودی که هم تهدیدآمیز است و هم در هاله‌ای از دلسوزیِ عجیب نسبت به خودِ کودکان روایت می‌شود، و همین دوگانگی آن را به یکی از ماندگارترین چهره‌های افسانه‌ای در فرهنگ عامه تبدیل کرده است.

مطالب مرتبط

ارسال دیدگاه