عکسی که مشاهده میکنید یکی از عکسهای است که در آرشیو کتابخانه بریتانیا، از بندرعباس وجود دارد، متأسفانه هیچ توضیحی درباره عکس داده نشده است فقط نوشته شده بندرعباس.
در مطالعه اسناد موجود در کتابخانه بریتانیا، به مطلب زیر برخوردم که گذارشی است از سورو، در این مطلب اشاره شده که سورو یک دهکده ماهیگیری و مسکونی است در حاشیه بندرعباس و در یک ونیم میلی غرب مرکز تجاری انگلیس که در سال ۱۷۵۹ توسط کشتی فرانسوی بمباران و بعداً به آتش کشیده شد.
هم اکنون این محل بهعنوان محل کنترل کالا از سورو به بندرعباس (راهداری سابق در شرق سورو حدود حسینآباد)، مورد استفاده قرار میگیرد و یک نفر حقوقبگیر گمرک بنام. فراش در آنجا نگهبانی میدهد تا مانع آوردن جنس از سورو به بندر گردد، در ادامه مطلب آمده که مردم سورو. هر روز صبح، سبزی، میوه، ماهی و تخممرغ به کاروانی از کشتیها که لنگر انداخته بودند، میبردند و با کالاهای مثل سیگار، غذاهای کنسروی و لباس عوض میکردند، (در زمان جنگ دوم جهانی صدها کشتی در مقابل بندرعباس لنگر انداخته بودند و به علت جنگ قادر به ادامه سفر نبودن، آنها نیاز روزانه خود به ماهی، سبزی و میوه با معامله با کالاهای دیگر از طریق ساحلنشینان منطقه تأمین میکردند)
با توجه به توضیحات داده شده در سند پی میبریم که این عکس به احتمال زیاد همان عکس راهداری یا کارخانه سابق انگلیسیها در شرق سورو میباشد که افراد مسن سورویی همیشه از آن نام میبردند.
بخصوص از دورانی که کهربایی و دورری آنجا مقر خویش برای پذیرایی از جوانان کرده بودند، دورری مردی با حلقهای دور گوش، به همین خاطر به دورری معروف شده بود در ظاهر شوهر کهربایی زنی از مناطق فارسی با مهرههای در دست و از جنس کهربا، اما کهربایی که گهگاهی هم سر اسکله، سر از لنجها و در کنار ناخداها در میآورد و به شوخی میگفتند دخت ناخدا، عزیزوم کهربایی، کهربایی مکن وا چوکونون تو دلربایی .
